انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب

- انتظارات شما را از استراتژی مشخص کند
- نتایج را به صورت تخمینی نشان دهد
- باعث می شود با اعتماد به نفس بیشتری معامله کنید
اهمیت استراتژی معاملاتی در فارکس
معاملهگران فارکس نمیتوانند بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب و تنها بر اساس احساسات و غرایز خود در بازار فارکس پیش بروند.
استفاده نکردن از استراتژی معاملاتی باعث از بین رفتن سرمایه شما خواهد شد.
اگرچه استراتژی معاملاتی نمیتواند آینده را پیش بینی کند اما میتواند مسیر حرکت و زمان مناسب برای اقدامات لازم را به شما نشان دهد.
استراتژی معاملاتی مانند یک نقشه است که میتواند به شما در رسیدن به مقصد از مسیر درست کمک کند.
چگونگی ساخت یک استراتژی معاملاتی
ساخت یک استراتژی معاملاتی کار دشواری نیست.
هر معاملهگری میتواند براساس قوانین و گایدلاینهای موجود استراتژی مناسب خود را تنظیم کند.
مهم این است که استراتژی شما در دراز مدت سودآور باشد.
این موضوع به معنای ثابت بودن یک استراتژی معاملاتی نیست بلکه عکس آن است.
همانطور که روشهای معاملاتی تکامل پیدا میکنند، استراتژی شما نیز باید ارتقا پیدا کند.
باید با توجه به موفقیت و یا شکستهای خود در معاملات، فاکتورهای لازم را تغییر دهید و روند معاملاتی خود را مطابق با بهترین گزینه اصلاح کنید.
اولین قدم برای تهیه یک استراتژی معاملاتی این است که درک کنید انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب چگونه میتوانید در معاملات موفق شده و به اهداف معاملاتی خود برسید؟
اهداف و مهارت ها
چه مهارتهای معاملاتی را برای بازدهی سودآور و مدیریت ضررهای معاملاتی باید کسب کنید؟
به شما پیشنهاد میدهیم قبل از هر چیز به عنوان یک معاملهگر به ویژگیهای شخصیتی خود آگاه شوید و نقاط ضعف خود را به حداقل برسانید.
قدم بعدی انتخاب یک بازه زمانی مناسب است.
شخصیت معاملاتی و اخلاق کاری شما برای کدام یک از معاملات سویینگ ، اسکالپینگ یا روزانه مناسبتر است؟
پس از آن باید ابزارهای شناسایی روندها را مشخص کنید.
آیا برای شناسایی روند بازار از ابزارهای پرایس اکشن مانند پیوتها و ترندلاینها استفاده میکنید یا تنها با دیدن پین بارها معامله خود را انجام میدهید؟
بعد از مشخص کردن تارگت در بازار، تریگر ورود و خروج خود را در معاملات مشخص کنید.
با در نظر گرفتن موارد بالا میتوانید استراتژی مدیریت ریسک خود را تعیین کنید.
مدیریت ریسک از جمله فاکتورهای اصلی استراتژی معاملاتی است که توجه نکردن به آن میتواند حساب معاملاتی شما را نابود کند.
بهینه سازی استراتژی
بعد از توجه به این موارد و تدوین استراتژی مورد نظر میتوانید آن انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب را تست کنید.
پس از آن، نتایج را مرور کنید و با یافتن راههای مناسب استراتژی خود را بهبود بخشید.
در این نوع از تست میتوانید از نقاط ضعف و قدرت استراتژی خود آگاه شوید و براساس آن استراتژی خود را ارتقا دهید.
بهینه سازی و بهبود مداوم استراتژی بسیار مهم است و نباید از آن غافل شد.
استراتژی بلند مدت فارکس
ساختار یک استراتژی بلند مدت تفاوتی با نکات گفته شده در بالا ندارد بلکه تنها تفاوت آن عملکرد این استراتژی در بازه زمانی بلند مدت است.
برخی از استراتژیهای معاملاتی در بازه زمانی هفتگی تدوین میشوند، اما اهداف یک استراتژی بلند مدت در بازههای زمانی طولانیتری در نظر گرفته میشوند.
معاملهگران بلند مدت معمولا باید صبر و تحمل زیادی در رسیدن به اهداف معاملاتی خود داشته باشند.
استراتژی سویینگ
برخلاف معاملهگرانی که در بازههای بلند مدت معامله میکنند، معاملهگران سویینگ براساس نوسانات بازار فارکس ، معاملات خود را انجام میدهند.
معاملهگران سویینگ تنها سعی میکنند از نوسانات موجود استفاده کنند و قبل از معکوس شدن روند بازار از معامله خارج شوند.
استراتژی اسکالپینگ در فارکس
در این نوع استراتژی هدف معاملهگران کسب سودهای کوچک به واسطه تغییرات قیمت است.
این سودها معمولاً مدت کوتاهی پس از ورود به معامله به دست میآیند.
به همین دلیل اسکالپرها باید برنامه خروج بسیار دقیقی داشته باشند.
اسکالپرها باید بسیار منظم باشند و براساس استراتژی معاملاتی تدوین شده از معامله خارج شوند.
اسکالپری که نتواند برنامه خروج خود را دنبال کند و برای کسب سود بیشتر وسوسه شود، در نهایت ضررهای معاملاتی سنگینی متحمل خواهد شد.
تست کردن استراتژی معاملاتی
قبل از اجرای یک برنامه معاملاتی باید آن را آزمایش کنید.
تا زمانی که برنامه خود را در یک سناریو واقعی آزمایش نکنید میزان آگاهیتان از استراتژی و پیش بینی شما از عملکرد برنامه اهمیتی ندارد.
فرض کنید روش جدیدی را یاد گرفتهاید و سعی میکنید این استراتژی را اجرا کنید.
روی کاغذ همه چیز به درستی پیش میرود اما آیا در واقعیت هم همینطور است؟
خیر
در این شرایط ممکن است بعد از یک ماه، 15٪ از موجودی حساب خود را از دست بدهید.
در این صورت برنامه معاملاتی جدیدی را جایگزین برنامه فعلی خود میکنید.
دوباره همه چیز تکرار میشود و این بار 30٪ از موجودی حساب خود را از دست میدهید.
به نظر میرسد که در این شرایط معاملهگر در حلقه معیوبی گیر افتاده است.
راه حل چیست؟
اگر از ابتدا برنامه معاملاتی خود را آزمایش میکردید با چنین مشکلاتی مواجه نمیشدید.
با آزمایش برنامه معاملاتی خود میتوانید نسبت به درست یا نادرست بودن آن آگاه شوید.
برخی از مزایای آزمایش برنامه معاملاتی:
- انتظارات شما را از استراتژی مشخص کند
- نتایج را به صورت تخمینی نشان دهد
- باعث می شود با اعتماد به نفس بیشتری معامله کنید
استراتژی معاملاتی چیست؟ انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
برای حضور در بازارهای مالی باید برنامه داشت. طراحی یک برنامه یا استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات برای شروع فعالیت در بازار سرمایه است. شاید هر فردی احساس کند در ذهنش برنامهای برای کسب سود دارد اما تا زمانی که این برنامه به یک استراتژی مدون و هدفدار تبدیل نشود، شانس کسب موفقیت اندک خواهد بود. استراتژیهای معاملاتی متنوع هستند. سرمایهگذار باید با توجه به شرایط یک روش مناسب برای کسب سود انتخاب کند. برای شناخت استراتژی معاملاتی و انواع آن با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
اگر بخواهیم استراتژی یا برنامه معاملاتی را به سادهترین شکل بیان کنیم میتوانیم از جمله «در چه زمانی چه سهمی بخریم» استفاده کنیم. استراتژی معاملاتی به ما نشان میدهد در چه زمانی باید چه اقدامی داشته باشیم. ورود و خروج از بازار، خرید و فروش سهم، تغییرات سبد دارایی، تغییر میزان نقدینگی و … از جمله اقداماتی است که در استراتژی معاملاتی مشخص میشود.
برخی از بازارهای مالی یک طرفه هستند. یعنی سرمایهگذار میتواند تنها برای زمان خرید سهم به صورت قطعی برنامهریزی کند. در نتیجه استراتژی معاملاتی چنین افرادی باید بر پایه زمان و میزان خرید شکل بگیرد و حالتهای متنوعی برای فروش سهم طراحی شود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه نقشی در برنامه معاملاتی دارد؟
قبل از آن که بخواهید استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید باید با مفاهیمی مثل تحلیل تکنیکال آشنا شوید. تجزیه و تحلیل تکنیکال سهم شامل اقداماتی میشود که بر پایه مفاهیم و فرمولهای ریاضی و آماری، آینده نمودار و قیمت دارایی یا سهام را پیشبینی میکند. در تحلیل تکنیکال به اخبار، اعتبار تیم توسعه، بحرانها و اتفاقات جهانی و … توجه نمیشود و تنها دادههای ریاضی مثل قیمت، حجم خرید و فروش، میزان عرضه و تقاضا، حرکات نمودار و … مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه امروزه شاخصهایی مثل ترس و طمع در بازار کریپتو طراحی شدهاند که هیجانها و احساسات کاربران را مورد ارزیابی قرار میدهد اما باز هم نتیجه روی کاغذ و به وسیله فرمولها تعیین میشود.
تحلیل تکنیکال به روشهای متنوعی انجام میشود. تحلیل بر اساس معاملات روزانه، نوسانها، موقعیت بازار و اسکالپینگ (Scalping) از جمله روشهای تحلیل تکنیکال و تدوین برنامه معاملاتی است.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای بسیار متنوعی برای فعالیت در بازارهای مالی طراحی شده است. علاوه بر این که خصوصیات بازارهای مالی متفاوت است، دیدگاه و نظرات کارشناسان نیز تفاوتهای زیادی دارد. از طرفی هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و نمیتواند از هر استراتژی یا برنامهای برای کسب سود و سرمایهگذاری استفاده کند.
استراتژی ابزار محور (اندیکاتوری)
اندیکاتورها یا شاخصها اعدادی هستند که از فرمولها و ابزارهای ریاضی حاصل میشوند. این اعداد به صورت چارت، نمودار خطی یا اشکال ریاضی ترسیم میشوند تا دیدی روشن از وضعیت بازار به سرمایهگذار بدهند.
امروزه اندیکاتورهای بسیار زیادی طراحی شده است. برای مثال در بازار کریپتو شاخصهایی مثل ترس و طمع، دامیننس، مارکت کپ و … در کنار قیمت و حجم خرید و فروش به سرمایهگذاران کمک میکنند تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند.
استفاده از این استراتژی معاملاتی سادهترین راه برای ورود به بازارهای مالی است. در صورت استفاده از این استراتژی باید دقت داشت که شاخصها همیشه پیشبینی صحیحی از آینده ندارند. علاوه بر این هر شاخص در بازه زمانی خاصی محاسبه میشود. بنابراین در زمان سنجش شاخصها باید به همخوانی بازههای زمانی دقت کرد.
یکی دیگر از چالشهای مهم مربوط به استراتژی معاملاتی ابزار محور، درک صحیح هر اندیکاتور است. برای مثال افزایش مارکت کپ همیشه ناشی از افزایش تقاضا نیست و گاهی رشد قیمت موقتی و کاذب باعث افزایش ارزش بازار میشود.
استراتژی پرایس اکشن
پرایس اکشن را میتوان اساسیترین روش تحلیل تکنیکال و تعیین استراتژی معاملاتی دانست. در این روش هیچ شاخصی بررسی نمیشود و تنها نمودار قیمت مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. البته نمودار قیمت دارای جزییات متعددی مثل قیمت باز شدن، سطح بسته شدن، بالاترین و پایینترین نرخ دوره زمانی و صعود یا سقوط قیمت در محدوده مورد نظر است.
بر خلاف روش ابزار محور که یادگیری جزییات آن در بازارهای مالی مختلف متفاوت است، با یادگیری روش پرایس اکشن میتوان در تمام بازارهای مالی سرمایهگذاری را آغاز کرد. این روش تمام تمرکزش را روی اتفاقات زمان حال قرار میدهد و سبب اخذ تصمیماتی منطقی و لحظهای میشود.
استراتژی محاسباتی
این استراتژی معاملاتی به کمک فرمولهای ریاضی طراحی شده است و نیازی به تحلیل ندارد. در حقیقت استراتژی محاسباتی یک مدل ساده شده از استراتژی بازار محور است. مارتینگل یا گرید از جمله معروفترین استراتژیهای معاملاتی است که توسط تریدرها و سرمایهگذاران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش دادهها وارد فرمولهای انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب ریاضی میشوند. نتایج فرمولها برابر با تصمیمات سرمایهگذار است. یعنی فرمولها به شما اعلام خواهند کرد که زمان مناسب برای خرید و فروش یا هر اقدام دیگری چه موقعی خواهد بود.
بهترین راهکار برای استفاده از این برنامه معاملاتی، بهرهگیری از معاملات خودکار است. لازم به ذکر است که بیدقتی در این روش ممکن است خساراتی سنگینی را ایجاد کند.
استراتژی ترکیبی
زمانی که سرمایهگذار از چندین برنامه معاملاتی به صورت همزمان استفاده کند میتوان گفت در حال اجرای استراتژی ترکیبی است. بسیاری از سرمایهگذاران و تریدرهای موفق از همین روش برای فعالیت در بازارهای مالی استفاده میکنند. در این روش تمام احتمالات و پیشبینیها بررسی خواهد شد. هر کدام از استراتژیهای ذکر شده مزیتها و معایبی دارند و در صورت استفاده همزمان از چند استراتژی، میتوان امید داشت که تاثیر معایب به حداقل برسد.
باید دقت داشت که به کار بستن استراتژی معاملاتی ترکیبی بسیار وقتگیر و چالشبرانگیز خواهد بود. بنابراین افرادی که وقت و حوصله زیادی برای تدوین استراتژی و برنامه معاملاتی دارند میتوانند از این روش استفاده کنند.
جمعبندی
حضور در بازار بدون داشتن استراتژی معاملاتی بازی با سرنوشت داراییها است. یک برنامه معاملاتی خوب میتواند مهمترین عامل برای کسب ثروت باشد و استراتژی نامناسب یا ناقص نیز سرمایهگذار را به مرز ورشکستگی خواهد رساند. امروزه استراتژیهای متنوعی طراحی شده است اما بهتر است تا حد امکان از دو یا چند روش به صورت همزمان استفاده کرد تا درصد خطا و احتمال شکست به کمترین میزان ممکن برسد. هر چه آگاهی ما از جزییات استراتژیهای معاملاتی افزایش یابد، تصمیمات بهتری در شرایط و موقعیتهای مختلف خواهیم گرفت و هر چه تصمیمات بهتری اخذ کنیم، سود بیشتری کسب خواهیم کرد.
نحوه انتخاب یک استراتژی خوب!
اگر میخواهید به یک معاملهگر حرفهای و موفق در بازار فارکس تبدیل شوید، باید بتوانید تفاوت بین استراتژی معاملاتی خوب و بد را از هم تشخیص دهید. هر چند که سادهترین راه برای تشخیص استراتژی خوب و بد بررسی بازدهی و زیان احتمالی استراتژی است، اما فاکتور های دیگری هم هستند که باید به آنها توجه کنید.
استراتژیهای معاملاتی باید شخصی باشند!
استراتژی معاملاتی تنها برای یک فرد طراحی میشود! چرا؟ چونکه بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس نوسانی هستند و در بسیاری از اوقات احساسات درگیر این نوسانات میشود. بسیاری از معامله گران از استراتژی ریسکی استفاده میکنند و شاید چنین استراتژی به درد هر کسی نخورد. همین دلیل به تنهایی کافی است که در زمان کپی کردن استراتژی معاملاتی انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب دیگران کمی بیشتر توجه کنید و وقت بگذارید و استراتژی را برای خودتان شخصیسازی کنید. سیستم مدیریت ریسک استراتژی هم اهمیت زیادی دارد.
همه معامله گران بازار فارکس باید با این حقیقت تلخ کنار بیایند: معاملهگری که با معاملات منظم یک استراتژی خاص راحت نیست و نمیتواند یک معامله را طبق یک استراتژی مشخص مدیریت کند، فرقی ندارد که با چه استراتژی کار میکند! هیچ استراتژی برای چنین شخصی مناسب نیست! چونکه اگر بازار کمی بیش از حد نرمال نوسان کند، معاملهگر احساساتی خواهد شد و استراتژی را رها خواهد کرد! این یعنی معاملهگری که استراتژی موفقی دارد، اما نمیتواند به آن پایبند باشد، با یک معاملهگر بدون استراتژی هیچ تفاوتی ندارد.
عملکرد انتظاری استراتژی
در تعیین خوب یا بد بودن استراتژی باید به عملکرد آن توجه داشت و همچنین انتظاراتمان از استراتژی انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب را هم به درستی مدیریت کنیم. فرمول خاصی برای محاسبه بازدهی انتظاری استراتژی وجود دارد و با محاسبه این فرمول میتوانیم انتظاراتمان از عملکرد استراتژی را انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب در بلندمدت مدیریت کنیم. نتیجه بازدهی هر معامله میتواند معیار مناسبی برای ارزیابی استراتژی باشد. اگر بازدهی متوسط هر معاملهای منفی بود، یعنی استراتژی زیان ده است. اما اگر مثبت باشد، به این معنی است که استراتژی سود ده است.
فرمول محاسبه بازدهی انتظاری استراتژی خیلی ساده است. کافی است تعداد معاملات سود ده را در متوسط بازدهی معاملات ضرب کنید. همچنین تعداد معاملات زیان ده را در متوسط زیان معاملات ضرب کنید. تفاوت دو عدد به دست آمده، بازدهی انتظاری استراتژی برای هر معامله است.
این فرمول به شما نشان میدهد که از هر معامله چقدر باید سود انتظار داشته باشید. توجه داشته باشید که این بازدهی بدین معنی نیست که در هر معامله چقدر قرار است سود کنید. بلکه سود معقول هر معامله در این استراتژی را نشان میدهد. شاید انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب استراتژیهای وجود دارند که از هر ۱۰۰ معامله تنها ۱۵ معامله موفق دارند. اما سود همین ۱۵ معامله به حدی زیادی است که تمام ضررهای ۸۵ معامله دیگر را جبران میکند. هر کسی نمیتواند با چنین استراتژی کار کند. به همین دلیل در ارزیابی استراتژیها باید به این نکته توجه کنید.
آیا عملکرد استراتژی معاملاتی به متغیرهای خاصی وابسته است؟
برخی از استراتژیها نیازمند متغیرهای خاصی هستند. به طور مثال استراتژی وجود دارد به نام استراتژی معامله با سقف و کف قیمتی بازار لندن. این استراتژی تنها در بازارهای اروپا جواب میدهد. پس اگر شما در ساعات معاملاتی لندن کار میکنید، این استراتژی میتواند به کار شما بیاید. اما اگر تمرکز شما روی بازار آسیا یا آمریکاست، این استراتژی نمیتواند کار ساز باشد.
بازار همیشه در حال تغییر است!
بازار همیشه در حال تغییر است و شما باید به این وضعیت عادت کنید. گاهی اوقات اندازه حرکات قیمتی، حجم معاملات و سرعت نوسان به حدی تغییر میکنند که باید استراتژی را به طور کامل تغییر داد! بسیاری از معامله گران بلندمدت بازار مجبور هستند هر از گاهی استراتژی معاملاتی را تغییر دهند، چونکه شرایط تغییر کرده و باید با استراتژی مناسبتری کار کنند. به همین دلیل است که شما همیشه باید از اعمال تغییرات در استراتژی معاملاتی استقبال کنید.
گاهی اوقات نوسانات بازار به مدت چند روز متوالی کاهش مییابد. نوسانات به حدی کوتاه و آرام میشود که معامله نه بازدهی منطقی دارد و نه زیان قابلتوجهی. در چنین شرایطی شما باید استراتژی معاملاتی را با وضعیت جدید بازار تنظیم کنید و یا اینکه چند استراتژی مختلف داشته باشید، تا با توجه به وضعیت کلی بازار از استراتژی مناسب استفاده کنید.
به طور مثال استراتژی که مبتنی بر اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) طراحی شده در بازارهای نوسانی و بدون روند به خوبی جواب میدهد. اما در بازار روند دار شاید خطای زیادی داشته باشد. در مقابل استراتژی که مبتنی بر اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) طراحی شده در بازار روند دار به خوبی جواب میدهد و در بازار بدون روند میتواند خطای زیادی داشته باشد. به همین دلیل شاید بهتر باشد که بیشتر از یک استراتژی معاملاتی برای بازارهای مختلف طراحی کنید تا در زمان مناسب از استراتژی بهینه شده استفاده کنید. یک استراتژی برای تمام وضعیت بازار مناسب نیست.